بیست و پنج اصل از اصول اخلاقی امامان (علیهم السلام) (کتاب)
معرفى اجمالى
بيستوپنج اصل از اصول اخلاقى امامان(ع)، مجموعه سخنرانىهاى امام جمعه شهرستان كرج، محمدتقى عبدوس (متولد 1328ش) است كه توسط محمد محمدى اشتهاردى (1323- 1385ش) مكتوب و منتشر شده است.
اين سخنرانىها از تريبون نماز جمعه در سالهاى 1372 و 1373ش در مصلّاى كرج، پيرامون «اصول اخلاق در شيوه زندگى امامان(ع)»، ايراد شده است.
ساختار
كتاب در يك جلد حاوى پيشگفتار گردآورنده و متن در بيستوپنج اصل نگاشته شده است.
اگرچه در اين بيستوپنج اصل شيوه مؤلف يكسان نيست، اما در بسيارى از اصول بعد از تعريف كلى از يك اصل اخلاقى به اهميت آن اصل در قرآن و روايات اشاره مىكند و سپس به ذكر نمونههايى از گفتار و كردار پيامبر(ص) و ائمه(ع) درباره آن اصل مىپردازد.
گزارش محتوا
ايشان در اين مجموعه بين اخلاق فردى و جمعى، اخلاق نظرى و عملى و تطبيقى و نيز اخلاق و رفتار اخلاقى تفكيك نكرده است. همچنين برخى مواردى كه در زمره اخلاق قرار نمىگيرد -چراكه اخلاق يك صفت نفسانى است كه موجب كارهاى نيك و بد مىشود- در بحث اخلاق وارد كرده است. مانند: اصل شانزدهم كه به وقتشناسى و قدردانى از وقت و نيز اصل بيستوپنجم كه به كار و كارگرى در زندگى امامان(ع) پرداخته كه از دايره صفات اخلاقى و نيز رفتار اخلاقى خارج است. به نظر مىرسد مؤلف هر آنچيزى كه نيكوست را در صفات اخلاقى داخل كرده است.
اولين اصل اخلاقى كه مؤلف به آن پرداخته است قرضالحسنه در زندگى امامان(ع) است.
ايشان بعد از تعريف قرضالحسنه به وام بدون بهره، به اين مطلب اشاره كرده كه قرض از لحاظ لغوى به معناى بريدن است و ازاينرو به وام بدون بهره قرض الحسنه مىگويند كه انسان وقتى مىتواند به چنين كار نيكى توفيق يابد كه دلبستگى به مال و ثروت را از خود ببرد.
سپس به قرضالحسنه در قرآن اشاره مىكند و مىگويد در قرآن، سيزده بار با واژههاى گوناگون، سخن از قرض به ميان آمده و بر آن تأكيد شده است. در هرجا كه كلمه «قرض» آمده به دنبال آن كلمه «حسناً» نيز آمده است. و قرض نيكو (حسن) را مىتوان از چند جهت تصوّر كرد: 1- آبرومندانه باشد؛ 2- بىمنّت باشد؛ 3- بدون چشمداشت به سود و بهره باشد؛ 4- براى خشنودى خدا باشد؛ 5- از روى ميل و علاقه باشد..در ادامه چند نمونه از گفتار و كردار ائمه(ع) در باب قرض دادن ذكر شده است. كه در نمونه سوم از كردار ائمه به اين داستان مىرسيم كه: محمّد بن اسامه بيمار و در بستر مرگ افتاد. امام سجّاد(ع) به عيادت او رفت. جمعى در آنجا حاضر بودند. محمّد بن اسامه به حاضران گفت: «مبلغى مقروض هستم، از شما تقاضا دارم آن را ادا كنيد». امام سجّاد(ع) فرمود: «من يك سوم آن را ادا مىكنم»؛ ولى از هيچ يك حاضران در مجلس جواب مثبتى نشنيد. امام سجّاد(ع) همه قرضهاى او را برعهده گرفت؛ سپس فرمود: «من ازاينرو در آغاز، همه ديون محمّد بن اسامه را برعهده نگرفتم تا بنىهاشم نگويند فلانى از ما سبقت گرفت، وگرنه در همان آغاز همه آن را مىپذيرفتم».
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در اول كتاب آمده است. پاورقىها حاوى ارجاعات كتاب و توضيح برخى عبارات مىباشد.
پانويس
منبع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
منبع
ویکی نور